علي علي ، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

علي گل هميشه بهارم

می خوای چیکاره شی ؟

دیشب مامان پروین از علی کوچولو یه سوال پرسیدن. علی جون .. بزرگ شدی می خوای چی کاره شی؟ جوابت منو کشته جیگر....  " میخوام بال در بیارم پرواز کنم " کجا بری قربونت برم؟ " می خوام برم جاهای ممنوعه" ...... ممنوعه اتو بخورم ..خدایا... چی بگم من ...
11 بهمن 1390

ماجرای قهر کردن گنجشک با خدا

روز ها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می‌گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می‌گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه‌هایش را می‌شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می‌دارد. و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیج نگفت. و خدا لب به سخن گشود: با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست. گنجشک گفت: “لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سر پناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی از لانه محقرم؟ کجای دنیا را گرفته بود؟” و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشت...
10 بهمن 1390

35 ماهگی

امروز گل پسرم ٣٥ ماهه شد. بزرگ شدنت خیلی واضحه. مثل فیلمیه که تند کرده باشن. حرفای بزرگ. رفتارای بزرگ.... هفته پیش با مامان بزرگ و بابابزرگ و خاله جون اینا رفتیم شمال. این چهار پنج روز هم خیلی بهت خوش گذشت هم احساس می کنم خیلی بزرگتر شدی. ماهی هایی که خریده بودیم پاک می کردیم . وسط کار اومدی گفتی این ماهیه چه خفنه... :) امروز فاطمه جون اومده بود گیر داده بودی بهش که بمونه باهات بازی کنه... بهد سر غذا بودن دایی بهش گفت بخور دیگه ... فاطمه جون بهت گفت علی ببین باهام دعوا می کنه.. تو خندیدی و گفتی ممکن بود دعوا کنه اما دعوا نکرد باهات علی جون عاشقتم. تولد ٣٥ ماهگیتم مبارک گلم ...
10 بهمن 1390
1